باسمه تعالي
سلام عليکم
اولين باري که يه همچين تحليلي از يه استادي درباره ي اين فيلم شنيده بودم، با توجه به تعريف هاي زيادي که در زمان اکران فيلم وجود داشت، من تو کتم نمي رفت که بخوايم اين فيلم رو يک فيلم سياه نمايي بدونيم و حرف اون استاد رو نمي پذيرفتم. و اون زمان مصادف شده بود با خوندن کتاب نورالدين پسر ايران که پر است از صحنه هاي واقعي جنگ در کنار روحيه ي والاي رزمنده ها(که گاها اين صحنه هاي واقعي من رو به تعجب وا مي داشت که واقعا در جبهه هم يه همچين آدمايي بودن!!). و در مقابل تحليل اون استاد اينطور مي گفتم که بايد از واقعيتهاي جنگ هم گفت. اما اخيرا که در هفته ي دفاع مقدس اين فيلم رو نشون دادن، واقعا ....
فيلم خيلي شبيه فيلم "سرباز رايان" به نظرم اومد؛ آسمون سياه، همراه با صحنه هاي مداوم انفجار و ... و البته پر از داد و ناله و گله و شکايت از تقدير شوم جانباز شدن (به قول شما مجروح شدن)
و از همه جالب تر اون صحنه ي پذيرش قطعنامه که طرف شاکي شد و در جواب همرزماش که مي گفتن امام رو دوره کردن، برگشت گفت، مگه امام من و تو هست که دورش کنن! و بعد تا آخرش بحث پذيرش قطعنامه رو ديگه اصلا نمي پردازه...
و من هم اميدوارم که شيخ طادي کارگردان ارزشي ما همچنان ارزشي بماند...