سلام عليكم

امشب داشتم نسبت به سينما و رمان و اينجور چيزها فكر ميكردم اخه فرموده بوديد كه كتاب نقد فيلم وسينما رو خونديد يادم افتاد كه يه مرتبه توي ماهنامه سوره مطلبي از اقا سيد نوشته بود راجع به راههاي عبور ازعجب و رسيدن به معرفت براي طلاب تا اونجايي كه يادم مياد ايشون جلسرو با يكي از بيانات زين العرفا(حضرت امام) پيرامون مطلب عجب شروع ميكنند و از مفاسددامن گير اين رذيله شيطاني مختصري براي حضار صحبت ميكنند وسپس با توسل به حديثي از امام صادق مطلب رو به طهارت روح وصفاي باطن ميرسونن تا بتونن عقل رحماني وشيطاني رو ازش نتيجه بگيرن بعدم ميرن سراق اسباب ولوازم ومقام علم توقضيه ونتيجتا در اخر ميفرمايند ((فلسفه انسان رو به جايي نميرسونه )) هم چنان كه عرفان هم نميرسونه عرفان نظري هم نميرسونه اصل عرفان عرفان عملي است حالا كتاب مصباح الهدايه حضرت امام رو كه به نظر من بهترين كتابيه كه در عالم نوشته شده را بگذاريم وسط وان را بخوانيم چه فايده اي براتون داره فايدش اينه كه فقط نشانه هايي پدا ميكنيد كه به كجا بايد رسيد يا اينكه رابطه اي بين اصول و وصول را پيدا ميكنيد و رابطه بين درس وبحث اونجايي كه ادم ميخواهد برسد را ميفهمد ببينيد مساله من هم همينجاست من حرفهايي كه اينجا نوشته ام مبتني بر يافته هايي مجرد از رمان وسينما و تكنولوژي وتمدن جديد واين حرفها است اين يافته ها مسلط بر اينهاست يعني اگر ميبينيد اين عناوين اينجا نوشته شده دليلش اينه كه اين روزگار روزگار اين گرفتاريهاست و اصلا اصل مبارزه ما هم با همين مصرف گرايي ابزار وتكنولوژي تمدن غربيه ودليلي كه اين مباحث وعناوين رو مطرح ميكردم اينه كه من يافتهه هايم را از طريق ديگري گير اوردم از طزيق سينما كه بدست نياوردم فرض كنيداين را شما بخوانيد سينما را هم ياد بگيريد منتها اينها از جاي ديگري گرفته شده بعد امده تحت عناويني(مثل سينما ورمان و... ) از خود اينها نميشود به جايي رسيد اگر انسان بخواهد از خود اينها به جايي برسد مستغرق در اينها ميشود . البته اين حقير معتقدم منظور شون اين نيست كه نبايد مطالعه كرد ومسائل رو در نظريه نفهميد يا حتي وارد سينما نشد و ليكن..... ضمنا توضيح اون پاراگراف دو پرانتزي بالا بمونه براي بعد انشا....خيلي ببخشيد بازم پر ... كردم خدا قوتي امشبتونم از خان اقا سيدو تقديم كنم و التماسدعاي خير انشا... جلوه ايمان در چشم اسمانيان نور است وكفر تاريكي يعني كه زمين در چشم اسمانيان اسماني ديگر است كه سراج منيرش انسان كامل است وتقدير اسمانها با همه ان عظمت كه شنيده اي در اين سياره خاك تعين مييابد مگر نه اينكه خليفه خدا اينجاست ؟ عجبا روح خدا بر خاك تعلق يافته تا انسان خلق شود مگر چيست اين خاك كه شايسته تعلق روح است .ان روح اسماني اينه دار طلعت يار؟ يا علي 23/10/1387